ولی او کسی بود که هر چه می‌خواست،‌ دیگران هم آن را می‌خواستند؛ اگر او خون می‌خواست،‌ مردم نیز خون می‌خواستند؛ اگر آب می‌خواست، ‌مردم نیز آب می‌خواستند؛ و اگر او هیچ چیز نمی‌خواست،‌ مردم هیچ‌چیز نمی‌خواستند. البته او هرگز برای خود هیچ چیز نمی‌خواست. امکان داشت که برای مردم گاهی هیچ‌چیز خواسته باشد و آن‌ها نیز قبول کرده باشند که تمام هیچ‌چیزها را به فرمانِ‌ محمود در اختیار داشته باشند؛ ولی هرگز اتفاق نمی‌افتاد که او برای خود فقط هیچ‌چیز بخواهد. علاوه بر این او در طول سال‌های بی‌تجربگی و در طول سال‌های پرتجربه‌اش،‌ به این تجربه‌ی بزرگِ تاریخی دست یافته بود که مردم،‌ معطل نمی‌توانند بمانند؛ مردم باید مشغول باشند؛‌ باید از شدت وحدت نوعی مشغولیت برخوردار باشند. معتقد بود که مردم،‌ تمام مردم بچگانه‌اند و باید بازیچه‌هایی به‌صورت مشغول باشند؛ باید از شدت وحدت نوعی مشغولیت برخوردار باشند. معتقد بود که مردم،‌ تمام مردم بچه‌گانه‌اند و باید بازیچه‌هایی به صورت قتل،‌ شهادت،‌ شمایل بازی،‌ جشن،‌ عزا،‌ جنگ ـ‌البته نه جنگ درست و حسابی‌ـ گرسنگی،‌ تشنگی،‌ فساد و وبا و طاعون داشته باشند؛ و مردم باید همیشه منتظر بمانند؛ باید کلمات بزرگ،‌ کلمات پرطنینِ‌ بزرگ بشنوند؛ مردان یا نی که این کلمات را بر زبان می‌رانند باید قوی‌ترین،‌ قابل انعطاف‌ترین و زیباترین صداها را داشته باشند؛ و مردم باید بیاموزند که چگونه افتخار کنند؛ چگونه کلمات این مردان و ن خوش‌صدا را در ذهن خود جای دهند و چگونه به خود و محمود در هر گوشه‌ی تاریخ و در هر چهار سوقِ این جهان افتخار کنند.

 

روزگار دوزخی آقای ایاز رضا براهنی

 

* حسین جنتی

حیران میانِ‌ مکرِ‌ مکرّر چگونه‌ای؟!

به خاطرِ هر چیزِ کوچک هر چیزِ پاک به خاک افتادند...*

من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت*

مردم ,باشند؛ ,کلمات ,نیز ,باشند ,تمام ,بود که ,مردم باید ,داشته باشند؛ ,که مردم،‌ ,از شدت ,برخوردار باشند معتقد ,مشغولیت برخوردار باشند ,نوعی مشغولیت برخوردار

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آموزش ویندوز و برنامه نویسی saraclik.blog.ir شعر ها ناقص هزینه ثبت شرکت فایل word سؤالات امتحانی قطعات کامپیوتر و سرور My Blue Moon پژوهشگران اقتصاد سیاسی سئو کلاه سفید خرید و فروش باغ ویلا در غرب استان تهران